قسم به خون شهيدان که زنده است شهيد
تاريخ : 17 / 2 / 1392برچسب:, | 12:16 | نویسنده : علی


شهيد دست الهي در آستين دارد

صفاي قاسم و عباس در جبين دارد

شهيد شهد شهود است و شعر سبز شعور

شهيد مرتبه در جنّت برين دارد

به سازمان، شهدا چون ستاره تابان اند

هميشه جاري و در قلب ، زنده مي مانند

نمي شويم جدا هرگز از مرام شهيد

که تا ابد شهدا بر تن زمان ، جان اند

شکوهمند بوَد محفلي که عطر امام

قرين ياد شهيدان از آن رسد به مشام

ره امام و شهيدان ، پيام عاشوراست

همان که زنده و پوينده شد از او اسلام

بود عِمامه ي خونين و روي نوراني

نشاني از شهداي شريف روحاني

محدّث و حسني ، صادقي نژاد و دگر

شهيد چاووشي آن عالمان رباني

شهيد بر سر پيمان خود ز سر بگذشت

به خون خويش وضو کرد و بي خبر بگذشت

ببين چگونه ز خون شهيد داري پاس

به جنگ نرم بپاخيز ، شر ز سر بگذشت

امير عرصه ي فرهنگ و جنگ نرم که بود

به روز (سي 130) شمع جمع اهل شهود

سَميِّ حضرت عباس و واعظي ، نسب اش

گشود تا پرِ پرواز ، عرش را پيمود

درود ما به ارسطوئيان و مهناني

به صادقي ، به علي اصغر سليماني

سلام بر علي بخشي به روح احمدوند

به حق، که حق رهِ مقصودي است و رشّاني

چه همرهان عزيزي به عرش پيوستند

حجاب هاي زميني در اوج بگسستند

صفر ، محمديان ، آرمان نسب ، سوري

به شوقِ روضه ي رضوان زلامکان رستند

به غرفه هاي بهشتي گرفت جا ، مشکين

نشسته همره بابايي اندر عليّين

چو پرسي از رمضاني نشان صفّاري

به زير سايه ي طوبا بود هم آن و هم اين

فداي لحظه ي جان دادن و عروج شهيد

فداي آن نفس آخر و عروج شهيد

سرم به پايِ ز پاي او فتادن شهدا

که روي دامن مهدي بود عروج شهيد

دو باره نور فشانم ز نام نورايي

ز آزموده و سيّد امير صحرايي

محمدي و خدادادي و سليماني

کنند همره ابراهيمي دل آرايي

به راه عزت دين داده جان ، مشيري ها

که بر فراز بماند لـواي مکتب ما

بود دفاع مقدس غني ترين فرهنگ

شعاع جاريِ نور است بيرق شهدا

به جستجوي شهيدان به خُلد گرديدم

سوار مرکبي از نور ، جمله را ديدم

تمام ، پرچمِ «لبيک يا حسين» بر دوش

بگوشِ دل ز شهيد اين پيام بشنيدم

که اين تمام پيام و کلام آخر ماست

هر آن که اهل بصيرت ، به راه ما پوياست

فـدا شـدن که ولايت ز پا نيافتد و بس

يگانه درس شهيدان ز مکتب زهرا ست

قسم به نام تو ، همرزم جبهه هاي نبرد

برادرم ! که شهادت تو را گزينش کرد

اگر چه فيض شهادت نشد نصيبم ليک

ز معبري که تـو رفتي عبور خواهم کرد

من و جدا ز شهيدان مان!؟ خدا نکند

مرا ز راه شهيدان ، خدا جدا نکند

بصيرتي که در انديشه ي شهيدان بود

عطا به هر که شود لحظه اي خطا نکند

سفارش شهـدا در پيام شان اين است :

« نماز پرچم اسلام و پايه ي دين است»

« اطـاعـت از ولـيِ امـر در تمـام امـور »

حجـاب حافظِ ناموس و نسل و آيين است

*

به خـانـدان شهيـدان درود بي پايان

که نور چشم و چراغ اند و فخر جاويدان

ز عُهـده ي کـه بر آيد ؟ سپـاس شان گـويـد

چو مشتري است درين عرصه ربِّ شان رحمان

سرود سرخ شهيدان صلاي ناي شماست

همان پيـام ولايت کنون نـواي شماست

گـلاب اشـک ، نثـار مـزار پُـر نـوري

که بعد کرب و بلا دشت نينواي شماست

رسالت شهـدا را ، شما علمـداريـد

که اهل بيت شهيديد و زينب آثاريد

کتاب و مکتب و رسم و ره شهيد ان را

به وارثـانِ ز نسل شهيـد بسپـاريـد

بخوان وصيت مکتـوب هر شهيـد و ببين

که نيست فلسفه ي جانفدايي اش بجز اين

مطيع امر ولايت ، حجاب و عدل و نماز

نبـرد با متجـاوز ، نجات کشور و ديـن

 

شاعر : م پیام

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: