تاريخ : 8 / 7 / 1391برچسب:, | 7:0 | نویسنده : علی

48000 لاله پرپر ارتش جمهوری اسلامی ایران :

 

زندگینامه امیر سرلشگر شهید حسن آبشناسان :

حسن آبشناسان به سال 1315 در تهران متولد شد. حسن پس از کسب دیپلم در سال 1336 به دانشگاه افسری وارد و در سال 1339 با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل شده و دوره مقدماتی را درسال 1340 به پایان رساند. وی پس از پشت سر گذاشتن اولین دوره رنجر در ایران ، تا سال 1356 دوره‌های عالی ستاد فرماندهی را طی نموده و در این میان نیز دوره‌های چتر بازی وتکاوری را در داخل و خارج از کشور گذراند.


شهرت حسن آبشناسان به تقید مذهبی ، آن هم در فضای آلوده ارتش شاهنشاهی به حدی بود که در میان هم دوره ای هایش به شیخ حسن معروف شد.  همین مسئله باعث شد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سرعت مورد اعتماد انقلابیون قرار گیرد و از جمله افرادی باشد که پایه های نظامی سپاه پاسداران را قوت و قوام ببخشد.
سرلشكر  آبشناسان ، از نادر فرماندهان لشكري ارتش جمهوري اسلامي است كه  از نظر اخلاق و كارآمدي ، جزو ستارگان درخشان ارتش به شمار مي‌رود.


امیر سرلشکر حسن آبشناسان در هشتم مهر سال 1364 شمسی(مصادف با چهاردهم محرم) ، در حالی که   فرماندهی لشکر23 نوهد (یگان تکاوران نیروی زمینی با عنوان«نیروی ویژه هوابرد») را بر عهده داشت، طبق روال همیشه گی اش ، شخصا در خط مقدم «عملیات قادر » حاضر شد و به هدایت عملیات پرداخت که در همین حین ، با آتش مستقیم ارتش بعثی به شهادت رسید و نام خود را به عنوان «تنها فرمانده لشکر شهید» ارتش جمهوری اسلامی به ثبت رساند. وی همزمان با فرماندهی لشکر 23 نوهد ، فرماندهی قرارگاه شمال غرب ارتش جمهوری اسلامی را نیز بر عهده داشت.تربت پاک این عزیز ، در بهشت زهرا(س ،)قطعه: 26    ردیف:79   شماره:47 به امانت سپرده شده است.



تاريخ : 19 / 8 / 1391برچسب:, | 2:6 | نویسنده : علی

48000 لاله پرپر ارتش جمهوری اسلامی ایران :

 

نام و نام خانوادگی: محمد جعفر نصر اصفهانی
نام پدر: تقی
تاریخ تولد: 10/6/1339
محل تولد: اصفهان
تحصیلات: كارشناسی علوم نظامی
محل مجروحیت: پنجوین عراق
نوع عامل شیمیایی: گاز خردل
محل شهادت: بیمارستان 502 ارتش
تاریخ شهادت: 19/8/1375

---------------------------------------------------------------------------

شهید محمد جعفر نصراصفهانی
(1339- 1375)

سرهنگ شهید محمد جعفر نصراصفهانی، فرزندتقی، درروزدهم شهریورماه 1339در«محله منارجنبان» در اصفهان بدنیاآمد. پس از طی دوران طفولیت به مدرسه رفت و تحصیلات خود را تا اخذ دیپلم متوسطه در رشته ریاضی در اصفهان ادامه داد.
در بهمن ماه 1357 و اوج گیری قیامهای مردمی در دبیرستان تحصیل می نمود و در مبارزه علیه رژیم حاكم با فعالیت هایی ازقبیل پخش اعلامیه امام (ره) به همراه دوستانش شرکت می کرد.
پس از اخذ دیپلم متوسطه در روز پانزدهم بهمن ماه 1358 به خدمت سربازی اعزام و پس ازطی دوره آموزشی اولیه در مرکزآموزشی بیرجند به گروه 44 توپخانه اصفهان منتقل گردید.
درگروه 44 باتوجه به روحیه مذهبی و انقلابی که داشت در فعالیتهای انجمن اسلامی مرکزآموزش توپخانه شرکت و در این فعالیت با سرگرد صیاد شیرازی و دیگر افسرانی که با ایشان همکاری می کردند آشنایی پیداکرد.
با شروع جنگ در سال 1359، در همان ماههای اول به اتفاق چند نفر دیگر داوطلبانه تقاضای اعزام به جبهه نمود و در روزهای اول حضوردرمنطقه عملیاتی سوسنگردمجروح و به بیمارستان منتقل گردید.
در مهرماه سال 1360با انتصاب سرهنگ صیادشیرازی به فرماندهی نزاجا، در دفتر ایشان خدمت خود را ادامه داد.
بعد ازگذراندن 18ماه خدمت دوره ضرورت و شش ماه خدمت احتیاط درتاریخ15/11/ 1360خدمت وی به پایان رسید،‌ اما همچنان داوطلبانه به خدمت خود در دفتر فرماندهی نزاجا ادامه داد و در همین زمان با وساطت یکی ازافسران همکار با انتخاب یک همسر از خانواده ای متدین،‌ ازدواج نمود.
به توصیه تیمسارصیادشیرازی و همکاران نزدیک ایشان خدمت در ارتش را به عنوان شغل دایم خود انتخاب و در سال 1361 وارد دانشکده افسری گردید.
در طول دوره دانشكده جوانی کاردان ، باهوش و بینش مذهبی و سیاسی و با اخلاق بود.
در زمان جنگ با اینکه مرکزتوپخانه در اصفهان بود، اما وی رسته پیاده را برگزید و دوره مقدماتی را در لشگر28پیاده سنندج - که در دو جبهه درگیر بود و از پر مخاطره ترین یگانها بود - انتخاب کرد و به آن یگان منتقل و به عنوان فرمانده گروهان پیاده در خط مقدم جبهه مشغول به خدمت گردید.
در سال 1367 در یک عملیات رزمی درمنطقه مریوان و پنجوین عراق به شدت مجروح و به پشت جبهه منتقل گردید و در همین زمان به واسطه تک شیمیایی دشمن بعثی آلودگی شیمیایی نیز پیدا نمود.
وی از سال 67 13تا 1373 در مشاغل زیر خدمت نمود.
بازرسی لشگر 28 سنندج - دوره عالی پیاده درشیراز.
فرمانده گروهان دانشجویان در دانشکده افسری.
قرارگاه شمال غرب نزاجا.
بازرسی نزاجا.
معاون وفرمانده گردان تکاورتیپ 45 تکاور.
سال 1373 با ترفیع به درجه سرهنگی بعنوان فرمانده تیپ 1 لشگر 23 انتصاب وخدمت نمود.
سال 1374 بعنوان فرمانده تیپ 1 لشگر 77 پیاده ثامن الائمه (ع) وبا تمایل وی انتصاب ودر منطقه عملیاتی جنوب.
در این مسولیت با اینکه در شرایط جسمانی خوبی نبود و چند ماه قبل از آن مورد عمل جراحی از ناحیه معده قرار گرفته بود خدمت نمود.
در سال 1375 حال عمومی وی به واسطه مجروحیت وآلودگی شیمیایی از گذشته مجدداَ به وخامت گذاشت و بعد ازمدتی بستری شدن در بیمارستان و منزل و تحمل درد و رنج فراوان در روز 19 آبان ماه سال 75 13 روح ملکوتی اش به لقاءالله و به خیل عظیم شهدا و مجاهدان راه اسلام پیوست.

 



تاريخ : 6 / 5 / 1391برچسب:شهید,منفرد,نیاکی,ارتش,, | 3:22 | نویسنده : علی

48000 لاله پرپر ارتش جمهوری اسلامی ایران :

زندگينامه و وصيت‌نامه شهيد سرلشگر مسعود منفرد نياكي

 

امير سرافراز ارتش اسلام در سال 1308 در شهرستان آمل ديده به جهان گشود. او در سال 1331 پس اخذ ديپلم طبيعي با علاقه به خدمت در لباس سربازي در دانشكده افسري استخدام و پس از طي دوره 3 ساله دانشكده به درجه ستواندومي نائل و با انتخاب رسته زرهي به خدمت مشغول گرديد.
شهيد نياكي در سال 1355 به درجه سرهنگي نائل گرديد. وي در انقلاب شكوهمند اسلامي همچون بدنه مومن و خدمتگزار ارتش به درياي بيكران ملت پيوست. شهيد نياكي به پاس وفاداري و خدمات ارزشمند خود از تاريخ 1/07/1359 به سمت فرماندهي لشكر 88 زرهي زاهدان و از تاريخ 20/01/1360 به سمت فرمانده لشكر 92 زرهي اهواز منصوب شد. فرماندهي در عملياتهاي بزرگ طريق‌القدس، فتح‌المبين، بيت‌المقدس والفجر مقدماتي، والفجر
يك و رمضان در يگانهاي عملياتي به خدمت پرداخته است. وي در سال 1360 طي حكمي از سوي امير سپهبد شهيد صياد شيرازي به جانشيني فرماندهي نيروي زميني ارتش در جنوب منصوب گرديد.
شهيد سرلشكر منفرد نياكي در ديماه سال 1363 و در حالي كه در بازنشستگي به سر مي‌برد با دستور رييس جمهور وقت حضرت آيت‌الله خامنه‌اي به خدمت اعاده شد.
شهيد سرلشكر منفرد نياكي در تاريخ 6/05/1364 به عنوان ناظر آموزش در رزمايش لشكر 58 تكاور ذوالفقار كه در شرايط واقعي جنگ اجرا گرديد، شركت نمود و تقدير بر آن بود كه پس از سي و سه سال خدمت در ميدان آموزش و تمرين نظامي به درجه رفيع شهادت نائل گردد. 
                                                      
                                                                                   
                                                      
 "روحش شاد و نامش جاودان باد"

فرازي از وصيت نامه شهيد
اين سربازاني كه هم اكنون در مصاف با دشمن بعثي هستند، همه فرزاندن ما هستند و من وظيفه دارم كه در كنار آنها باشم، همراه با آنها بجنگم دشمن را ناكام كنم و پيروزي را براي اسلام و مردم فداكار خود به ارمغان بياورم.

 

 



تاريخ : 21 / 1 / 1391برچسب:شهید,صیادشیرازی, | 20:48 | نویسنده : علی

48000 لاله پرپر ارتش جمهوری اسلامی ایران :

 

امير سپهبد شهيد علي صياد شيرازي،فرزند زياد، در روز چهارم خرداد ماه سال 1323 در شهرستان «درگز» از توابع استان خراسان به دنيا آمد. پس از طي دوران طفوليت، درگرگان به دبستان«منوچهري» رفت و دوره متوسطه را تا سال سوم در  دبيرستانهاي «هدايت» و«فخرالدين اسعد گرگاني»در شهرهاي شاهرود و گرگان طي نمود.

در خرداد ماه سال 1342 از دبيرستان امير كبير" در تهران در رشتة رياضي ديپلم متوسطه گرفت.

يك سال بعد درآزمون ورودي دانشكده افسري پذيرفته شد و به تحصيل علوم نظامي پرداخت .سه سال بعد،در مهر ماه سال 1346 با درجه ستوان دومي در رستة توپخانه فارغ التحصيل شد.

پس از فراغت از تحصيل در شيراز دوره رنجر و چتربازي را با رتبه عالي گذراند، در اصفهان دوره تخصصي توپخانه را ديد و از سال 1348 به لشگر زرهي  تبريز پيوست  و خدمت رسمي خود را در نيروي زميني آغاز نمود.

اولين سمت او "افسر ديده بان توپخانه و معاون آتشبار" بود. اما تخصص در جنگ سرنيزه، مديريت علمي و مقتدرانه  از سويي ايمان و اعتقاد قلبي به عنايات خاصه الهي حاصل از تمسك به نماز، عزتي را براي “ستوان دوم جوان” فراهم ساخته بود كه اقبال و ارادت ويژه  سپهبد يوسفي- فرماندة لشگر تبريز-  و ساير افسران و همكاران  به او از نشانه هاي آن است.

در پايان 9 ماه حضور وي  در تبريز، لشگر مزبور منحل گرديد، علت اصلي آن فرماندهي لشگر بود كه به قول امير صياد:   « فرمانده محكمي كه نه اعليحضرت مي گفت و نه هيچي».

پس از انحلال لشگر تبريز در اسفند ماه سال 1349، به لشگر 81 زرهي كرمانشاه منتقل و در گردان 317 توپخانه به عنوان «فرمانده آتشبار»مشغول به خدمت شد

.

وي در همان سال اقامت در كرمانشاه – 1350- با دختر عموي خود ازدواج نمود.

اوايل سال 1351 در آزمون اعزام به خارج دانش آموختگان دانشكده افسري شركت كرد و پس از قبولي براي تكميل تخصص توپخانه به آمريكا اعزام شد.وي دوره سه ماهه تخصص" هواسنجي بالستيك "را در شهر «فورت سيل» ايالت « اوكلاهما» با نمره عالي و احراز رتبه اول از ميان 20 افسر آمريكايي و ايراني به پايان رسانيد.

پس از بازگشت به ميهن ،در اواخر سال 1352 به اصفهان رفت و در دانشكده توپخانه مشغول تدريس گرديد و در كنار انجام وظايف نظامي و شغلي، به تدريس زبان انگليسي به طلاب حوزه علميه" حاج حسن امامي" مي پرداخت.

 او همزمان شخصيت سياسي خود را نيز قوام بخشيد، ارتباط با شهيد كلاهدوز و اقارب پرست  با توجه به عضويت ايشان در گروه مخفي ارتش از نمونه هاي فعاليت سياسي او در اصفهان است        

.

  وي به عنوان يك نظامي موضع كاملاً مشخصي نسبت به حركت امام خميني (ره) و انقلاب داشت، چنانكه به مدت  سه روز از نوزدهم بهمن سال 57 تا شامگاه پيروزي انقلاب اسلامي (بيست و دوم بهمن) به اتهام تحريك جوانان و سربازان به شورش و آشوب در پادگان در بازداشت بود و در روزهاي پرالتهاب و حساس اوليه پيروزي انقلاب با همكاري آيات عظام خادمي و طاهري به سوق دادن اوضاع بسوي آرامش و امنيت ايفاي نقش نمود.

سروان صياد شيرازي از ابتداي پيروزي انقلاب تا مهر ماه سال  58 در اصفهان بود، در اين مدت با همكاري نيروهاي نظامي و دوستان انقلابي – كه بعداً پاسدار شدند – گروه سي نفره اي را تشكيل داده و به حفظ و حراست از پادگان پرداخت

در مهر ماه  سال 1358 اخبار ناگواري از كردستان مي رسيد،" سقوط پادگان مهاباد و غارت تيپ"، خصوصاً «قتل عام 23 نفر از پاسداران»كه در پانزدهم مهر ماه در حوالي سردشت توسط ضد انقلاب صورت گرفته بود.

 دكتر چمران، سروان صياد شيرازي، و سرتيپ فلاحي – فرمانده وقت نزاجا – به بانه آمدند، تيمسار در بانه ماند و ساير نفرات با هليكوپتر به پادگان سردشت رفتند ( 21 مهر ماه).

در مدت 17 روز حضور در منطقه سردشت با فرماندهي دكتر چمران 9 عمليات چريكي با موفقيت صورت گرفت ،حضور وزير دفاع در صحنه نبرد انگيزه هاي مضاعفي براي خدمت بوجود مي آورد و نتيجه اين همكاري سلب آسايش و عقب نشيني نيروهاي ضد انقلاب مي گردد.

در زمستان سال 58 13،«قرارگاه عملياتي غرب» در كرمانشاه با فرماندهي سرهنگ صياد شيرازي تشكيل شد.لشگر 81 زرهي كرمانشاه، لشگر 16 زرهي قزوين، لشگر 28 كردستان و تيپ 23 نيروي مخصوص و تعدادي از پاسداران انقلاب اسلامي هسته اصلي تشكيل قرارگاه بودند

 

.

 شهيد ناصر كاظمي فرماندار پاوه و فرمانده سپاه آنجا نيز ارتباطي تنگاتنگ با قرارگاه برقرار نمود.

  اولين عمليات پس از تشكيل قرارگاه «آزادسازي مريوان» و پاكسازي كليه محورهاي  مراسلاتي به آن بود.

در همان ايام با بروز برخوردهاي سياسي  در ميان مسئولين رده بالا (شهيد بهشتي و روحانيت با بني صدر) و كشيده شدن اين اختلافات به ميان مردم، قرارگاه عملياتي غرب با هدف متوجه ساختن مسئولين به مسايل كردستان اعلاميه اي صادر كرد و خواستار وحدت و يكپارچگي مسئولين و حمايت از مبارزات در كردستان شد.

بني صدر احساس كرد، قرارگاه در حمايت از شهيد بهشتي درآمده و بدين طريق نسبت به عزل سرهنگ از فرماندهي قرارگاه غرب مصمم شد و سرهنگ عطاريان معدوم را بجاي او منصوب كرد.

 سرهنگ صياد به فرماندهي كردستان منصوب شد، اما عملاً به انزوا كشيده شده بود، طرح "والعاديات " را نوشت اما رئيس جمهور موافقت نكرد.

 در مدت 44 روز حضور در منطقه ؛ شهرهاي اشنويه و بوكان آزاد و امنيت نسبي در شمال غرب كشور حكمفرما گرديد.

  صحنه اصلي جنگ در خوزستان – هدف اصلي و اساسي عراق -  در جريان بود، آبادان نزديك به يك سال در حال محاصره و در شرف سقوط بود، نيروهاي عراقي به شرق كارون نفوذ نموده و در حال تحكيم موقعيت و پدافند بودند، پنجم مهر ماه سال 1360 يعني تقريباً يك سال پس از آغاز تجاوز عراق، اولين عمليات آفندي بزرگ ارتش جمهوري اسلامي ايران ـ بنام ثامن الأئمه – به اجرا درآمد، در يك شورش برق آسا، در مدت دو روز شكست سختي به نيروهاي متجاوز وارد شد و با انهدام كامل لشگر 3 زرهي عراق در شرق كارون محاصره آبادان را در هم شكستند و روياي رژيم بغداد را براي تصرف آبادان و كنترل آب راه اروند رود براي هميشه نقش بر آب شد.

پس از اجراي موفقيت آميز عمليات ثامن الأئمه، جمعي از فرماندهان عالي رتبه نظامي از جمله سرتيپ فلاحي جانشين ستاد مشترك ارتش، سرهنگ فكوري فرمانده نيروي هوايي، سرهنگ نامجوي وزير دفاع، سرگرد يوسف كلاهدوز، قائم مقام عملياتي سپاه پاسداران و محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر ،در حالي كه با يك فروند هواپيماي« سي«130»ازخوزستان به تهران باز مي گشتند در اثر سانحه سقوط هواپيما به شهادت رسيدند.

با شهادت فرماندهان عالي رتبه ،تغييراتي در كادر بالاي ارتش بوجود آمد و با انتصاب سرتيپ ظهيرنژاد -  فرمانده وقت نيروهاي زميني به رياست ستاد مشترك، سرهنگ توپخانه علي صياد شيرازي به «فرماندهي نيروي زميني» منصوب شد.

 

 بقیه ادامه مطلب....

 

 

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : 26 / 10 / 1391برچسب:, | 1:6 | نویسنده : علی

48000 لاله پرپر ارتش جمهوری اسلامی ایران :

 

امیر سر لشکر خلبان شهید احمد کشوری



صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
  • یکتا گستر
  • قالب بلاگفا