اينك او پس از آزاد سازي اشنويه و بوكان و برقراري امنيت در مناطق آشوب زده شمال غرب كشور با انتصاب به فرماندهي نزاجا به عنوان نخستين اقدام فوري،" قرارگاه مشترك ارتش و سپاه "را در اهواز تشكيل داده و بر مبناي تدبير كلي و طرح ابلاغي مبني بر اجراي عمليات در خوزستان بررسي هاي مقدماتي را آغاز نمود.
عمليات طريق القدس در شامگاه هشتم آذر سال 1360 در منطقه عمومي بستان آغاز گرديد و پس از چهار شبانه روز حمله همه جانبه زميني و هوايي شهر بستان و حدود 600 كيلومتر از مناطق اشغالي آزاد و ارتباط ميان نيروهاي دشمن در نيروهاي دشمن در شمال و جنوب قطع گرديد و رزمندگان اسلام به مرزهاي بين المللي در منطقه شيب و هورالعظيم رسيدند.
عمليات طريق القدس نقطه عطف و مقدمة فتح االمبين شد، نيروي استثنايي كه از حيث وجود روحيه شهادت طلبي و ايثار و اخلاص، قابل مقايسه با جنگ هاي صدر اسلام بود.
حركت به سوي خرمشهر از مناسبترين محور يعني جاده خرمشهر به اهواز و شرق آن- رودخانه عرايض- آغاز شد، از سپاه پاسداران تيپ 27 محمد رسول الله (ص)، تيپ 14 امام حسين (ع)، تيپ 8 نجف اشرف و از ارتش تيپ يك لشگر 21 حمزه سيد الشهداء به فرماندهي سرتيپ شاهين راد و تيپ سه از لشگر 77 خراسان ،حضور داشتند.
دهم ارديبهشت ماه، محله نهايي از دو محور آغازشد، شهيد جاويد الاثر احمد متوسليان و شهيد خرازي نقش بسزايي در پيش روي نيروها داشتند شهيد خرازي با اجازه مستقيم فرمانده نيروي زميني با هفتصد نفر به خونين شهر حمله كرد و در نهايت خونين شهر در ساعات اوليه صبح روز سوم خرداد ماه سال 1361آزاد شد.
عمليات رمضان در 22/4/61 انجام و سه قرارگاه (فجر، فتح، نصر) حملات موج گونة شبانه اي را به سوي بصره انجام دادند، عراق براي اولين بار از دفاع متحرك استفاده مي كردند و با توجه به اينكه در خاك خود دفاع مي كرد و از تانك پيشرفته «تي 72 »بهره مي برد ،توانست پس از تحمل تلفات بسيار پدافند نموده و در نهايت خلاء بوجود آمده در جناح شمالي نيروهاي ايراني، عراق را از بزرگترين شكست نظامي نجات يافت.
پس از عمليات رمضان، ارتش و سپاه پاسداران در سراسر جبهه ها اقدام به تقويت نيرو و تجديد سازماندهي و تجهيز قوا نموند، پس از سه ماه در نهم مهر سال 61 عمليات هجومي جديدي به نام «مسلم بن عقيل(ع) » با فرماندهي فرمانده نيروي زميني در محور سومار آغاز شد، اين عمليات يك آفند ضربتي پر توان بود و دو يگان ضربتي ارتش و سپاه هسته اوليه آن بودند، تيپ 27 محمد رسول الله نيز به فرماندهي سردار رشيد اسلام شهيد حا ج ابراهيم همت حضوري فعال داشت.
تصرف ارتفاعات مشرف بر منطقه استراتژيك و رزمي و اخراج كامل دشمن از منطقه سو مار حاصل اين حمله بود.
پس از عمليات بدر و در اوايل سال 1364 با تصويب شوراي عالي دفاع سازمان ارتش و سپاه جدا شد و مقرر گرديد، هر يك از دو نيروها با اختيار تام، عمليات مستقل انجام دهند.
در اين مقطع نيز تابستان سال 1365 فرمانده نيروي زميني همراه با حركت كلي نظام مقدس جمهوري اسلامي در مواجهه با دشمن به عنوان عنصري تعين كننده و ركن اصلي طراحي و اجراي عمليات مطرح بود.
به هر حال فرمانده لايق نيروي زميني ،پس از حدود 5 سال انجام وظيفه در مسئوليت خطير فوق در تير ماه سال 1365 از سمت خود استعفا داد و بلافاصله با پيشنهاد آيت الله العظمي خامنه اي - رياست جمهوري وقت- و تصويب رهبر فقيد انقلاب به سمت نمايندگي حضرت امام (ره) در شوراي عالي دفاع منصوب شد.
در روز 18 ارديبهشت ماه 1366 به همراه تعداد ديگري از فرماندهان ارتش با پيشنهاد رئيس شوراي عالي دفاع و موافقت امام (ره) به درجه سرتيپي ارتقاي مقام يافت.
اگر چه تا پايان جنگ تحميلي، تنها موضوع جنگ و حضور مستمر و مفيد در جبهه در انديشه صياد شيرازي دور ميزد، اما عمده فعاليت شاخص نظامي او در پايان جنگ و درگيري با ضد انقلاب در عمليات مرصاد شكل گرفت.
او ضد انقلاب را از كردستان ميشناخت، ضد انقلاب نيز او را به خوبي ميشناختند، او همان افسري بود كه قبل از آغاز جنگ مانع از تجزيه كردستان شده بود و در نهايت علت اصلي شهادت او همان؛ مبارزات و ضربات مهلكي بود كه بر پيكره ضد انقلاب وارد آورده بود.
پس از پذيرش هوشيارانه قطعنامه 598 سازمان ملل از سوي حضرت امام (ره) به تشخيص مصلحت ايشان ، عراق با منافقين مسلح همراه شده و در تاريخ 5/3/1367 از طريق سر پل ذهاب به طرف شهر «كرند» حركت نمود.
سرتيپ صياد شيرازي سريعاً خود را به كرمانشاه رسانده و با فعال نمودن هوا نيروز و سازماندهي نيروها و طراحي عمليات به همراه فرماندهان سپاه به مقابله با منافقين برخاست و در عمليات مرصاد نقش فوقالعادهاي در پيروزي نهايي ايفا نمود.
انهدام منافقين و شكست دشمن، فصل شيريني پايان جنگ هشت ساله بود.
ايران در مقابل نيمي از ارتش دنيا در پوشش حزب بعث ،به شكل قهرمانانهاي از مرزهاي تاريخي خود دفاع نمود، انقلاب در جنگ صدور يافت، مظلوميت ايران انقلابي در جنگ ثبوت يافت، پرده از چهره تزوير جهانخواران برداشته شدوايران دوستان و دشمنان خود را شناخت.
بعد از پايان جنگ تحميلي سرتيپ صياد شيرازي در كميسيونهاي شوراي عالي دفاع نقشي فعال داشت، به طور جامع و علمي به مسايل اساسي مرتبط با نيروهاي مسلح و دفاع مقدس پرداخته و با مطالعه و تحقيق راهكارهاي مناسبي در رابطه با بهبوديافتن وضعيت دفاعي و تجهيز يگانهاي مختلف ارتش ارائه مينمود، حضور او در شورا باعث تحرك و پويايي مجموعه شد، از جمله مواردي كه به پيشنهاد او جلسات متعدد و اقدامات مثبتي در سطح نيروهاي مسلح صورت گرفت ميتوان به طرح استراتژي كلي نظام درباره منافقين در چگونگي برخورد با ايشان نيز بهبود بخشيدن به وضعيت دفاعي و عمراني جزاير و سواحل مناطق دريايي و مسايل كردستان اشاره كرد.
شهيد صياد ضمن تدريس در دانشگاه افسري با مشورت با محققين حوزه، و دانشگاه سعي در بررسي تطبيقي جنگ تحميلي و جنگهاي صدر اسلام داشت و به طور جدي در اين رابط به تحقيق پرداخت در عين حال او خواستار ثبت تاريخ انقلاب و جنگ تحميلي بود و هيأت معارف جنگ در همين راستا توسط علي صياد شيرازي تاسيس گرديد.
سرتيپ صياد شيرازي در مهر ماه سال 1368به درخواست رئيس ستاد فرماندهي كل نيروهاي مسلح و موافقت مقام معظم رهبري به« معاونت بازرسي كل نيروهاي مسلح » انتخاب گرديد و در شهريور ماه سال 1372 با حكم فرمانده معظم كل قوا به سمت «جانشيني رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح» منصوب شد و در 16 فروردين 1378 همزمان با عيد خجسته غدير خم به دست مقام معظم رهبري به درجه سرلشگري نايل آمد.
سرانجام در روز بيست و يكم فروردين ماه 1378 در مقابل درب منزل مسكوني خود در تهران مورد هدف عناصر ضد انقلاب قرار گرفت و به فيض شهادت نائل آمد.
در نگاهي اجمالي به شخصيت شهيد صياد شيرازي، مجموعهاي كاملاً منسجم، از فراهم آمدن خصايل الهي موجد يك انسان كامل ديده ميشود، او از نظامي بودن، شيعه بودن، ايراني بودن و بسيجي بودن هيچ كم نداشت.
بدون ذرهاي تلاش براي مطلع شدن، بدون كوچكترين ادعايي براي بودن و بدون حتي اشارهاي به افتخارات و 70 درصد جانبازي پهلوانانه.
انسان متعهدي كه براي ساختن جهان بيني كلي خود نسبت به جهان هستي حداقل 25 سال وقت گذاشت، مطالعه كرد و محاسبه نمود. انقلاب اسلامي و امام گمشده ايدئولوژي او بودند و با يافتن آنها به يقين رسيد و مخلصانه تا آخرين لحظه حيات، مجاهدت نمود.
صياد شيرازي با حمايت از پاسداران انقلاب، شركت دادن ايشان در مسايل نظامي و آموزش تخصصيهاي لازم بستر اصلي تشكيل قطب نيرومند نظامي ديگري بنام « سپاه پاسداران انقلاب اسلامي » از ايران بعد از انقلاب را فراهم ساخت.
يكي از روحيات خاصي شهيد، گرايش به وحدت و پرهيز از اختلافات بود، او اين اعتقاد را در كليه شئون زندگي خود سرايت داده بود، در بعد نظامي و در زمان جنگ هدف او در كنار هم جنگيدن رزمندگان بود و در نهايت ثابت شد كه هر عملياتي كه وحدت قلبي و همراهي ارگانيكي در نيروها تحت فرماندهي مطلع واحد وجود دارد، فتح بهمراه خواهد داشت.
در راستاي همين پرهيز از اختلاف، شهيد صياد بعد از جنگ تحميلي نيز هيچ گاه وارد احزاب و گروههاي سياسي نشده در خط واحد ولايت بود.
در باب امور فرهنگي و اجتماعي چنانكه از خاطرات نزديكان و يادداشتهاي خود او بدست ميآيد وي در عين مشغله كاري فراوان با برنامه ريزي مناسب به مطالعه تفاسير قرآن مجيد و مطالعات علمي و اجتماعي پرداخته و حداقل هفتهاي يك بار به ديدار علما ميرفت .كمك به خانه و خانواده، ترتيب فرزندان با تزريق روحيه اعتماد به نفس و آموزش عملي اصول و مباني عاليه و اصيل اسلامي در سرلوحه برنامههاي او بود
نظرات شما عزیزان:
لطفا بصورت جامع و کامل از شهدای شاخص نیروی زمینی ارتش تجلیل کنید.بطور مثال سری وبلاگ امیران اسمانی ارتش بزنیدو مطالب جالبی از امیران شهید نیروی زمینی ارتش ببینید.با سپاسsunset-3love.blogfa.com
پاسخ: سلام جناب بیگلری تشکر از راهنمایی های حضرتعالی انشا الله از اطلاعات شهدای هوانیروز هم استفاده خواهیم کرد اگرچه بعضی از آنهارا قبلا در وبلاگ گذاشته ایم.
.: Weblog Themes By Pichak :.